نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





 

دختر:شنديم داري ازدواج ميكني.مباركه. . . . خوشحال شدم شنيدم

پسر: ممنون ايشالا قسمت شما

دختر:ميتونم براي اخرين بار يه چيزي ازت بخوام

پسر: چي ميخواي؟

دختر:اگه يه روز صاحب يه دختر شدي ميشه اسم منو روش بزاري

پسر:چرا ميخواي هر موقع نگاش ميكنم صداش ميكنم درد بكشم

دختر:نه اخه دخترا عاشق باباهاشون ميشن. . . .ميخوام بفهمي چقدر عاشقت بودم. . . . . .

 


[+] نوشته شده توسط دنیامی در 13:50 | |







 توراحس میکنم هردم...
که با چشمان زیبایت مرا دیوانه ام کردی...
من از شوق تماشایت...
نگاه از تو نمیگیرم....
تو زیباتر نگاهم میکنی اینبار....
ولی...افسوس...این رویاست....
تمام آنچه حس کردم،تمام آنچه میدیدم....
تو با من مهربان بودی...
واین رویا چه زیبا بود....
ولی.... افسوس.... که رویا بود....
 


[+] نوشته شده توسط دنیامی در 10:56 | |







هیس....! 
هیچی نگو... 
صدای تو را باد هم نباید بشنود تمام وجود تو مال من است ... 
مردم میگویند حسودم .... 
تو میگویی دیوانه اما من عااااشقم !!
عشق... ، 
حسادت... ، 
دیوانگی...
تو بخند تا ببینی چطور برایت جان میدهم
 

[+] نوشته شده توسط دنیامی در 10:55 | |







یعنی میشه دوباره این عکس بیفته رو گوشیم

دوباره ازش بشنوم " دوست دارم "

دوباره با آرامشی که بهم میداد خوابم ببره

دوباره بشه ستاره من

یعنی میشه؟؟؟

 


[+] نوشته شده توسط دنیامی در 10:44 | |







 
هَــــنوز گـ ـآهــــے...! 
 
مَــــرآ بـ ـه جــــآن تـ ـو قَـــــسَم مـ ـے دَهَـــــند...! 
 
ببـــــین تَـــــنهـ ـآ مَـــن نیســـتَم 
 
کــــ ه 
 
رَفتَــــــنَت رآ بــآوَر نمـــــــے کُـــنَم...!
 

[+] نوشته شده توسط دنیامی در 10:41 | |







❤ مَن ایـ ـنجـ ـآ دُنیایَم

را نقّاشی می کنم

خانـ ـه ای می سآزَم از

وجـ ـودَت

درختـ ـی می کشم به رنگ ِ حیات

زیر ِ سقف ِ خانه ی ِ نقّاشیَم

دَرآغوش کشیدن ِ تو

آزاد است ...

وقتی ِ دَر اسارت ِ فاصـ ـِله هآم ... ❤

 



[+] نوشته شده توسط دنیامی در 10:39 | |







فـــرقـــی نـمــیکــنـــد تـــو دل ببـــــــری یــــا مــــن دل ببـــــــــــازم ...

اگـــر حـــکــــم ، حـــکــــم د ل نـبـــاشـــد

دیـــر یــــا زود ,

یــــک نـــفــــر خــــواهـــــد بریـــــــــــــــد !



[+] نوشته شده توسط دنیامی در 10:36 | |








  

يه احساسي به تو دارم يه حس تازه و مبهم

يه جوري توي دنيامي که تنها با تو خوشحالم

يه احساسي به تو دارم شبيه شوق و بيخوابي

تو چشمات طرح خورشيده تو اين شبهاي مردابي

تا دستاي تو راهي نيست دارم از گريه کم ميشم

تو مرز بين من با تو دارم شکل خودم ميشم

مث گلهاي بي گلدون هنوزم مات باروني

تو از دلتنگي دريا توي توفان چي مي دوني؟

نمي دونم کجا بودم که روياهامو گم کردم

که مي سوزم که مي ميرم اگر که از تو برگردم

خودم بودم که مي خواستم همه دنياي من باشي

ببين غرق توام اما هنوز مي ترسي تنها شي

يه احساسي به تو دارم يه جوري از تو سرشارم

يه کم اين حسّو باور کن که بي وقفه دوست دارم

يه احساسي به تو دارم شبيه عشق و دل بستن

تو هم مثل مني اما يه کم عاشق تري از من

 

[+] نوشته شده توسط دنیامی در 22:32 | |








همین خوبه که غیر از تو همه از خاطرم می رن

هنوز گاهی سراغت رو از این دیوونه می گیرن

همین خوبه که با اینکه چشاتو روی من بستی

تو چندتا خاطره با من هنوزم مشترک هستی

همین خوبه که آرومی  و حس می کنی آزادی

که دست کم تو عکسامون هنوزم پیشم ایستادی

واسه من کافیه اینکه تو از من خاطره داری

به یادشون که میفتی واسه من وقت می ذاری

همین خوبه … همین خوبه … همین خوبه … همین خوبه

 


[+] نوشته شده توسط دنیامی در 22:31 | |







.


خسته ام… از تـــــو نوشتن…!


کمي از خودم مي نويسم


اين “منم” که،


دوستت دارم…!

 


[+] نوشته شده توسط دنیامی در 22:31 | |



صفحه قبل 1 ... 9 10 11 12 13 ... 22 صفحه بعد